نوشته شده توسط : ali

فریدون:
گل نازم تو با من مهربون باش
واسه چشمام گل رنگین كمون باش
اسیر باد و بارونم شب و روز
گل این باغ بی نام و نشون باش
من عاشقی دل خونم
شكسته ای محزونم
پناه این دل بی آشیون باش
دلم تنگه
تو با من مهربون باش

تهی:
تهی،شدم خسته
بس كه با یه دست بسته
خیلی سخته حرف دلم تلخه
فرق تو با بقیه اینه كه
میشه بی شیله پیله بشینه پیشت آدم و بتونه درد دل كنه و
منو ول كنه و برگ و له كنه و بهار زندگیمم سرد و گل كنه
آدما جلو روت میخوان خوبی زیادتو
ولی وقتی رفتی پشت سرت میزنن زیرابتو
اونا مثل تو نبودن و پایداری نداشتن و تو غصه ها با من كار باری نداشتن
بیا گل نازم ، خوش لباسم، تصویر عشق
بیا دلمو بده تو یه نظم و ترتیبی بش

فریدون:
گل نازم بگو بارون بباره
كه چشماتو به یاد من میاره
تماشای تو زیر عطر بارون
چه با من میكنه امشب دوباره

تهی:
بعضی كارام باعث میشه فك كنی بدم
بزار بگم میدونم كه چرا دلخوری ازم
آره چون وقتی سختی میاد یه عالمه
گوش توهه كه فقط شنوا به دادمه
به خودت میگی موقه‌ی مشكلات به یادمه
دلگیر نشو این مرام یه آدمه
با تو میرسه به سختیا منظورم
از گل نازم خدا بوده منظورم

خدا بوده منظورم

گل نازم

خدا بوده منظورم

گل نازم



:: بازدید از این مطلب : 931
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : پنج شنبه 1 بهمن 1388 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد